زندگی آرامشیاست که در لحظهها باید جست
زندگی آرامش میخواهد ...
اما وقتی که معنای زندگی برایت آرامش باشد ...
آن وقت میبینی که چه لذتی دارد در کنار هم بودن ...
آن زمان که ذهنت که درگیر صدها فکر و خیال میشود ...
میبینی که در جریان آرامشی ...
آرامشی که مدیون زندگیت هستی ...
زندگی در شاخصههای خاص ویژگیهای خاص دارد ...
اما ساده بودن آن میتواند همیشه و همه جا برایت زیبا باشد ...
آنجا که پر از خستگی و مشکلات باشی و بدانی که نگاهی در پس تمام اتفاقات روزمره انتظارت را میکشد ...
به این میگویند زندگی ...
همان چیزی که بروفق مراد است ...
لحظهای تامل میکنم به عقب نگاه میکنم و میبینم تمام گذشتهام برایم زیبا شده ...
و گام به جلو برمیدارم و میبینم چه چیزهای زیبای انتظارم را میکشد ...
اینکه همواره بتوان زیبایی را درک کرد خوب است ...
اما اینکه بتوان لحظات زیبا ساخت کار بسیار سختی است ...
اینکه بتوان رنگ آرامش که تمام زندگی با آن تعریف میشود را توصیف کرد ...
اینکه خواست که وجودش را لمس کرد کار مهمی است ...
اما اینکه بتوان وجودش را قالبی برای زندگی خود ساخت بس کار بسیار مهمتری است ...
زندگی دسترنج داشتن قلبی مهربان و صبور است ...
باید قدر خود و داشتههایمان را بدانیم تا بتوانیم از لطف و محبت خود و دیگران استفاده کنیم ...
باید بدانیم که آرامش داشتن ینی مراقب خود و دیگران بودن ...
ینی بدانیم چگونه سخن بگوییم و کجا سخنمان را کوتاه کنیم ...
بدانیم که چه چیز برایمان خوب است و چه چیز بد ...
با خود نجنگیم بلکه با خود صلح کنیم تا آسایش را برای خود و اطرافمان به ارمغان بیاوریم ...
زندگی طلوع صبحی دل انگیز است که میتوان طراوت را از آن گرفت ...
همان گونه که از جا برمیخیزی و خستگیای که در تمام شب به همراه داشتهای را دیگر نمیبینی ...
باید بدانیم که آرامش ینی دل بدست آوردن و دل نشکستن ...
بدانیم زندگی را بیهوده نگذرانیم و خود را اسیر اتفاقات بیهوده نکنیم ...
آرامش ینی قدرِ وجود دیگران و کارهایشان را بدانیم ...
بدانیم که هر آنچیزی که از برای خود میپسندیم برای دیگران نیز بپسندیم ...
اینکه سخت نگیریم این دنیا را و سعی کنیم جای افسوس به خاطر اتفاقات بد پند بگیریم و تجربه بیاموزیم و از اتفاقات خوش به بهانهی غم و هرچیز دیگری خوشحال بودن را از خود نگیریم ... بخندیم و شادمانی را به دیگران هدیه کنیم ...
بدانیم که دنیا مسیر گذر است و هرجا که در هر اتفاقی توقفی در مسیر زندگیمان دیدیم کمی بیشتر به آن دقت کنیم و ببینیم چه چیز باعث شده که وقفه در کارمان ایجاد شده ، و باور داشته باشیم که جدا از اینکه هر آنچیزی که خدا بخواهد میشود و یا نمیشود ، این را نیز بدانیم که اشتباهات خود را میتوانیم بفهمیم یا خیر ...
آرامش زندگی را در برآورده کردن خواستههای افرادی که دوستشان داریم ببینیم ...
گویی که ناخواسته از طرف آنها چیزی را برایشان بسازیم که شادی را زیبا و عجیب برایشان به ارمغان بیاوریم ...
آرامش را در گوش فرادادن به سخن دیگران بدانیم ...
آنجایی که لحظههایشان را برایمان میگویند تا کمی آرام شوند ...
اما گفتههایشان آنچنان مهم است که گویی هیچ ظرفی جز صبر و محبت ما نمیتواند آن حرفها را در بربگیرد ...
آرامش را در عشق بیابیم ...
عشق به هر آنچه که زادهی عشق است ...
عشق به خدا را داشته باشیم که پدید آورنده ی عشق است ...
عشق به دلدادگی که مظهر صداقت و محبت است ...
عشق به اینکه یک بار به دنیا میآییم تا برای یک بار زندگی را تجربه کنیم ...
زندگیای که همهی تجربههایش در کنار همان آرامش
هر لحظه از زندگی ما را در بر دارد ...
آدینةالاحوال
میرزا
- ۹۲/۰۷/۰۲